تقوم مستغانمي من خلال روايتها بالحديث عن طبيعة بلادها
ووصف حجم معاناة المرأة الجزائرية في بلاد تحارب الغناء
والموسيقى، فبعد أن قتل الإرهاب والد وأخ هالة الوافي
، وصلت تهديدات القتل إليها لتضطرها إلى الهجرة من بلدها مع
والدتها ليستقرا في سوريا، بلد والدتها الأصل.
تبدأ القصة بثقته وارتباكها، ماله مقابل كبريائها، عتمته تواجه ضياء براءتها، ومن ثم جولات وجولات بينهما فإما تذهب هي إليه أو يأتي هو إليها، حتى نصل الى النهاية المثالية: كرامة لا تُشترى بالمال.
رواية مسلية سلسة، تنتهي من قراءتها بسرعة، ولكن مع مبدعة مثل أحلام مستغانمي،ربما كان سقف التوقعات أعلى بكثير.
مصطقانمی در رمان خود از ماهیت کشورش صحبت می کند
وی میزان درد و رنج زنان الجزایر را در کشوری که با آواز می خواند توصیف کرد
و موسیقی ، پس از تروریسم پدر و برادر هلا وفی را به قتل رساند
تهدیدهای مرگ به او رسیده و وی را وادار به مهاجرت با وی می کند
مادرش در سوریه ، کشور مبدأ مادرش ساکن شد.
داستان با اعتماد به نفس و سردرگمی او آغاز می شود ، پول او برای غرور و افتخار او ، تاریكی اش در مقابل نور معصومیت او قرار می گیرد و بعد از آن دورها یا تورها بین آنها یا او به سمت او می رود یا نزد او می آید ، تا رسیدن به انتهای كامل: عزت با پول خریداری نمی شود.
رمانی یکپارچه و سرگرم کننده که به سرعت خواندن را تمام می کند ، اما با رویاهای تخیلی مانند مصطقانمی ، سقف انتظارات ممکن است بسیار بالاتر باشد.